رو به قبله دایما در فکر بود با دل و جانش فقط در ذکر بود بود سرشار از سکوت آسمان عاشق این لحظه های بکر بود تورادوست دارم نیــــامد ... نیــامد ... و دلواپسم همان کس که در چشم او من خَسَم بیا پیش من یک شب ای مهربان تو را دوست دارم به مولا قسم رمز نگاه کاش ، رمز نگاهت بلد می شدم ویا ، پیش چشم تو بد می شدم کاش ، می آمدی از سفر ای عزیز و من ، زیر پایت ، لگد می شدم |